بسم رب الحسین

نوشته های دیگران ()

نوشته های دیگران ()

هر کسی آرزو دارد بعد از مرگ خود فرزندی به یادگاری بگذارد تا ادامه دهنده ی نسل او باشد.پیغمبرصل الله علیه و اله و خدیجه سلام الله نیز چنین ارزویی داشتند خدیجه سلام الله با آن همه فداکاری که در راه اسلام کرده بود قطعا خواهان این بود که فرزند پاکی از پیامبر صل الله علیه داشته باشد و پیامبر صل الله علیه هم به خوبی می دانست باید بعد از او کسی باشد که راه او را ادامه دهد طبعا دلش می خواستان فرزند از نسل خودش باشد اما بعد از انکه پیامبر صل الله علیهفرزندان خود را به نام های (قاسم،عبدالله،طیب و طاهر)از دست داد بعضی از منافقین خوشحال شدند که فرزندی ندارد ومی گفتند پیامبر صل الله علیه ابتر و بی دنباله است.

وقتی که عبدالله وفات کرد(عاص بن وائل)به جای انکه محمد صل الله علیه و اله را در مرگ فرزندش دلداری دهد در مجامع عمومی می گفت:بعد از انکه محمد صل الله علیه و اله بمیرد دیگر اثری از او با قی نخواهد ماند.و با زخم زبان دل خدیجه سلام الله و پیامبر صل الله علیه را مجروح می نمود.

اما خدا به پیامبر صل الله بشارت داد که خیرات و خوبی های بسیاری به تو عطا خواهیم نمود و در پاسخ دشمنان سوره ی کوثر را نازل فرمود.

نوشته های دیگران ()

به نام یگانه معشوق

شاید برایتان دردناک باشد و شاید باور نکنید اما در تاریخ ولادت بی بی هم اختلاف وجود دارد.وای مادر دیگر چقدر مظلومیت تمام مظلومیت ها ی دنیا را خدا نسیب یک نفر کرده، آن هم فاطمه سلام الله علیه ،آن هم علی علیه السلام.

بین علمای شیعه مشهور است در روز بیستم جمادی الثانی سال پنجم بعثت تولد یافته است اما اکثر علمای عامه ولادت ایشان را پنج سال قبل از بعثت می دانند تاریخ نگاران نوشته اند که فاطمه سلام الله علیه در زمانی متولد شد که قریش به ساختن خانه ی کعبه مشغول بودند(پنج سال قبل از بعثت).1

اما من فکر می کنم که بهتر است به حدیث امام صادق علیه السلام در این باره بسنده کنیم که فرمودند:(فاطمه سلام الله در بیستم جمادی الثانی در هنگامی که پیامبر 45ساله بود به دنیا امدهشت سال با پدرش در مکه و ده سال در مدینه با پدرش زندگی نمود و بعد از پدر بزرگوارش 75روز زنده بود و در روز سوم جمادی الثانی در سال یازدهم هجرت وفات نمود.)2

شاید منشا اختلاف در ولادت می به خاطر ان است که رشد و نموی ان حضرت غیر طبیعی بوده 3.گویی ایشان هر روز مطابق یک ماه و هر ماه مطابق یک سال رشد می کردند4 چنانچه حضرت عیسی و امام زمان عجل الله تعالی فرجه نیز چنین بودند.

نوشته های دیگران ()

دستور آسمانی

روزی رسول خدا در ابطح (جایی بین مکه و منی که فاصله ی ان از هر دو به یک اندازه و شاید به منی نزدیک تر است از این جهت به هر دو نسبت داده می شود.)نشسته بود،جبرئیل نازل شده عرض کرد:خداوند بزرگ بر تو سلام فرستاده می فرماید : چهل شبانه روز از خدیجه(س) کناره گیری کن و به عبادت مشغول باش.پیامبر به دستور خداچهل روز به خانه ی خدیجه نرفت و شبها به عبادت می پرداخت و روزها روزه دار بود.

توسط عمار برای خدیجه(س) پیغام فرستاد،کناره گیری من از تو از روی ناراحتی و کدورت نیست و تو برای من عزیز هستی بلکه در این کار از پروردگار جهان اطاعت می کنم،و خدا به مصالح ما اگاه تر است. خدا در روز چندین مرتبه برای وجود تو به فرشتگانش می بالد.شبها در خانه ات را ببند و در بسترت استراحت کن و منتظر دستور پروردگارت بمان من در این مدت در خانه ی فاطمه بنت اسد خواهم ماند.

چون چهل روز گذشت،فرشته ی خدا امد و برای محمد(ص)غذایی از بهشت اورد و عرض کرد:امشب از این غذاها تناول کن.رسول خدا با ان غذاها افطار کرد؛هنگامی که برخواست اماده ی نماز و عبادت شود،جبریئل امد و عرض کرد:امشب از نمازهای مستحبی بگذر و به خانه ی خدیجه(س) برو زیرا خدا اراده نموده از صلب تو فرزند پاکیزه ای بیافریند.پیغمبر هم رهسپار خانه شد.

خدیجه(س) می گویدطبق معمول در خانه را بسته و در حال استراحت بودم ناگهان صدای کوفتن در امد، گفتم: کیست؟که جز محمد(ص)کسی سزاوار نیست در این خانه را بکوبد.صدای دلنشین پیامبر را یافتم،شتابان در راباز کردم واو با روی گشاده وارد خانه شد و چیزی نگذشت که نور فاطمه(س) از صلب پدر به رحم من وارد شد.

از زبان حضرت خدیجه با فاطمه(س):(وقتی رسول محبوب من به خانه در امد،انگار خورشید پس از چهل شام تیره،چهل شام بی روزن طلوع کرده باشد،دلم روشنی گرفت و من روشنی را زمانی با تمام وجود احساس کردم که نور حضور تو را در درون خویش یافتم)

نوشته های دیگران ()